کد خبر : 136501
تاریخ انتشار : دوشنبه 3 فوریه 2025 - 13:40

اگر گزینه مذاکره نباشد،گزینه جنگ باقی می‌ماند

اگر گزینه مذاکره نباشد،گزینه جنگ باقی می‌ماند

گروه سیاسی: مرتضی جوادی آملی، رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء، گفت: مذاکره یک امکانی است که خدا در اختیار بشر قرار داده است تا بتواند مسائلی که در جامعه انسانی اتفاق می‌افتد را از طریق آن حل‌وفصل کند. حالا در هر جامعه‌ای اختلاف‌ها، منازعات و مناقشاتی هست که با مسأله مذاکره و امکان مذاکره

گروه سیاسی: مرتضی جوادی آملی، رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء، گفت: مذاکره یک امکانی است که خدا در اختیار بشر قرار داده است تا بتواند مسائلی که در جامعه انسانی اتفاق می‌افتد را از طریق آن حل‌وفصل کند. حالا در هر جامعه‌ای اختلاف‌ها، منازعات و مناقشاتی هست که با مسأله مذاکره و امکان مذاکره بشر می‌تواند آنها را حل‌وفصل کند و خصومت‌ها و عداوت‌ها را از جامعه انسانی برطرف کند. اینکه جامعه انسانی بدون اختلاف بخواهد باشد، شدنی نیست؛ این غیر قابل اجتناب است. این اختلاف‌ها نیز یا منبع و منشأ حقی دارد یا غیر حق، اما اصل اختلاف یک امر غیر قابل اجتناب است. ​
به گزارش جماران، مشروح گفت و گو با مرتضی جوادی آملی در پی می‌آید:
این روز‌ها صحبت از مذاکره خیلی می‌شود و بعضی‌ها می‌گویند که مذاکره با قاتل شهید سلیمانی -ترامپ و آمریکا- مگر امکان‌پذیر است؟ می‌خواهیم ابتدا درباره ضرورت اصل مذاکره به‌ویژه در شرایط فعلی که کشور در دنیا پیدا کرده است، از شما بشنویم.
در ابتدا جا دارد که سالروز ورود حضرت امام (ره) که مقارن با آغاز ماه معظم شعبان –ماه منصوب به رسول گرامی اسلام- است، به امت اسلامی و جامعه اسلامی خودمان تبریک عرض کنیم و آرزوی خیر و سعادت برای جامعه داشته باشیم. امید است که بتوانیم این انقلاب را براساس اندیشه‌های امام رضوان الله تعالی علیه که باید مسیری آینده این انقلاب باشد، به‌پیش ببریم.
اما در خصوص پرسش شما، باید گفت که مذاکره یک امکانی است که خدا در اختیار بشر قرار داده است تا بتواند مسائلی که در جامعه انسانی اتفاق می‌افتد را از طریق آن حل‌وفصل کند. حالا در هر جامعه‌ای اختلاف‌ها، منازعات و مناقشاتی هست که با مسأله مذاکره و امکان مذاکره بشر می‌تواند آنها را حل‌وفصل کند و خصومت‌ها و عداوت‌ها را از جامعه انسانی برطرف کند. اینکه جامعه انسانی بدون اختلاف بخواهد باشد، شدنی نیست؛ این غیر قابل اجتناب است. این اختلاف‌ها نیز یا منبع و منشأ حقی دارد یا غیر حق، اما اصل اختلاف یک امر غیر قابل اجتناب است. خدای عالم هم در قرآن این را تصریح کرده است که اگر اختلاف و نزاعی داشتید، این نزاع را با ارجاع به خدا و پیامبر برطرف کنید و نگذارید که این نزاع، اختلاف و کشمکش ادامه پیدا کند و آسیب و آزارش به جامعه برگردد؛ «فإن تنازعتم فی شئ فردوه الی الله و الرسول» که در سوره مبارکه نساء است.
بنابراین، مذاکره یک امکانی است که در اختیار بشر قرار دارد تا بتواند مسائل اجتماعی خودش را و اختلافاتی که به‌حق یا ناحق اتفاق میافتد را برطرف کند و این‌چنین، بتواند منافع خودش یا شخص یا گروه و یا جامعه، کشور، ملت و یا جهان بشری را تأمین کند. بنابراین، اصل مذاکره و گفت‌و‌گو برای رفع خصومت و عداوت یک ضرورت اجتماعی است. خدای عالم نیز این را امضا فرموده و برای حل‌وفصل مسائل در اختیار بشر قرار داده است.
انسان در یک جامعه‌ای معصومانه زندگی نمی‌کند. در بین ملائکه و فرشتگان هیچ اختلافی نیست؛ اما اختلاف و نزاع در بین انسان‌هایی است که منافع‌شان در تضاد و در معارضه با یکدیگر قرار می‌گیرد. بنابراین، با توجه به این‌که خدای عالم می‌داند که بشر به جهت موقعیت وجودی‌اش در عالم هستی، دچار اختلاف و تنازع می‌گردد، امکان مذاکره و گفت‌و‌گو را نیز در آن قرار داده و فرموده است که شما باید به اصل و منبع صلح مراجعه کنید تا بتوانید اختلافات و منازعات را برطرف کنید.
اکنون هم که در جوامع بشری دارد این نزاع‌ها و اختلاف‌ها در شرق و غرب عالم اتفاق میافتد، راه اصلی، حیاتی و مهم‌ترین راه حل‌وفصل آن نیز راه گفت‌و‌گو و مذاکره است. هم بشر به‌صورت عقلانی به آن رسیده است -فیلسوفان جامعه و فیلسوفان اجتماعی آن را کاملاً به‌عنوان یک امر قطعی پذیرفته‌اند- و هم ادیان الهی و خصوصاً دین اسلام در آیات و منابع وحیانی‌اش به این امر صحه گذاشته‌اند.
بعضی‌ها می‌گویند که امکان مذاکره با آمریکا درحالی‌که بسیاری از مردم و فرماندهان ما را به شهادت رسانده، وجود ندارد. اما ما در تاریخ اسلام و سیره رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌بینیم که ایشان پیش از فتح مکه با ابوسفیانی که شوهر هند جگرخوار و قاتل حمزه سیدالشهدا< است که حتی جگر ایشان را به دندان کشید، با او هم مذاکره می‌کند و در بعد از فتح مکه حتی به کسانی که به خانه او می‌روند، امان می‌دهد. می‌خواهیم ببینیم که به لحاظ تاریخی و جایگاه دینی، آیا مذاکره با دشمنان اسلام امکان‌پذیر است یا نه؟ آیا این حرفی که افراطیون می‌زنند، درست است؟
ببینید، در مذاکره افراد مهم نیستند؛ مهم آن مسائلی است که مورد مذاکره واقع می‌شود. مصالحی که برای دو طرف مذاکره وجود دارد و مورد مذاکره قرار می‌گیرد، مهم‌اند وگرنه افراد نمی‌توانند محوریتی در مسائل صلح داشته باشند. همان‌طوری که اشاره کردید، در جریان صلح حدیبیه، پیامبر گرامی اسلام (ص) با ابوسفیان صلح کردند و این صلح هم به فتح مکه منتهی شد که بسیار عزت و آبرو آفرید. هیچ‌وقت پیامبر (ص) نفرمودند که ابوسفیان محور شرارت است و براساس آن، نباید صلح باشد. بله، تردیدی در این نیست که ابوسفیان محور نفاق، شرارت، کفر و شرک بوده است، اما مسائل و مصالحی که برای امت اسلامی مطرح بود، آنقدر مهم بودند که ابوسفیان و غیر آن را نمی‌شناخت. همان‌گونه که فرزند رسول خدا، امام حسن مجتبی با فرزند ابوسفیان، معاویه، در جریان خلافت بعد از امام علی (ع)، صلح کردند. با اینکه خبیث‌ترین افراد، ابوسفیان و معاویه و پاک‌ترین انسان‌ها، پیامبر (ص) و فرزندانشان بودند. در اینجا آنچه مهم است، بحث مصالح و منافعی است که برای امت‌ها بایستی در نظر گرفته شوند.
بنابراین، افراد در اینها نقش‌آفرین نیستند و بایستی که محور صلح را مصالح و منافع امت اسلامی قرار داد. همان‌طوری که در صلح حدیبیه، این مسئله به‌عنوان محور صلح مورد امضای پیغمبر (ص) واقع شد. همچنین در صلح امام حسن مجتبی با معاویه ملعون نیز همین مسأله مورد توجه بود. در حقیقت، آن صلح‌نامه‌ای که به امضای امام حسن مجتبی علیه‌السلام رسید، نکته قابل توجه‌اش همین مسأله بود. با اینکه امام مجتبی علیه‌السلام کاملاً می‌دانست که معاویه آن صلح‌نامه را به‌رغم امضایش، زیر پا می‌گذارد و توجه نمی‌کند، ولی امام مجتبی علیه‌السلام این صلح را به دو جهت انجام داد:
اولاً، در تاریخ بماند که مصالح امت اسلامی برتر از آن است که انسان بخواهد براساس نظرات شخصی خودش عمل کند؛ و ثانیاً، برای همیشه ننگ و نفرین را برای جریان خبیث بنی امیه و در رأس آن معاویه قرار دهد.
بنابراین، امام مجتبی علیه‌السلام با اینکه می‌دانست معاویه به این صلح عمل نمی‌کند و صلح‌نامه را زیر پا قرار می‌دهد، اما برای استقرار مصالح امت اسلامی و برای اینکه لعن و نفرین ابدی نسبت به کسانی که در ظاهر اظهار اسلام، صلح و دوستی می‌کنند، اما در باطن دارای چنین موقعیتی نیستند، در تاریخ ثبت شود؛ این صلح‌نامه را امضاء کرد. این هم قابل‌توجه است که پیامبر صلوات‌الله‌علیه نیز در صلح حدیبیه، مصالح اسلام و مسلمین را محور قرار داد، آن صلح‌نامه را امضا کرد. درعین‌حال که می‌دانست امثال ابوسفیان متعهد به آن نیستند، براساس آن جلو رفت.
آنچه مهم است و باید به آن نگاه داشت، متن صلح‌نامه یا توافق‌نامه و تعهدنامه است که باید بر مبنای عقل و عدل تنظیم شود. فرقی نمی‌کند که طرف چه کسی باشد؛ ترامپ باشد یا اوباما و یا هم بایدن. هرکسی که می‌خواهد باشد، باشد؛ مهم نیست؛ مهم این است که دو تا جریان فکری که مدت‌ها خصومت و تنازع در میان‌شان برقرار بوده، حالا طبق فرمان عقل و فرمان شرع بایستی مسائل‌شان را براساس صلح و مذاکره حل‌وفصل کنند.
الآن ما اگر گزینه مذاکره را نداشته باشیم، دو گزینه دیگر روی میز می‌ماند: گزینه جنگ و گزینه تعویق.
جنگ، قتل و غارت گزینه‌ای است که امروزه با توجه به سلاح‌های روز و خصوصیات جنگ‌های امروزی، خسارت آن به حدی سنگین است که دیگر قابل شمارش نیست. شما دیدید که در یک مدت محدودی، یک کشور محدودی مثل غزه کاملاً از بین رفت؛ ملت آن آواره شدند و هزاران نفر آن کشته شده‌اند و هلاک حرث و نسل در آن به بار آمد. خسارت‌هایی دید که به این زودی‌ها قابل جبران نیست.
تعویق، تأکیل کردن و امر را در مراعا گذاشتن نیز خسارت‌ها، ضررها، زیان‌ها و آسیب‌هایی دارد که نمی‌توان از آن رهایی یافت. گذشته از این، وضعیت بلاتکلیفی هنر نیست! باید کاری کرد که این خصومت‌ها و منازعات برطرف و کنده شود و انسان در جایگاهی قرار بگیرد که بتواند منافع کشور‌ها و مصالح امت اسلامی را مورد دقت و عمل قرار دهد.
بنابراین، آنچه ما الآن در باب آن داریم تلاش می‌کنیم این است که ببینیم راه حق کدام است و باید کدام‌یک از این گزینه‌های سه‌گانه: «مذاکره، تفاهم و توافق»، «جنگ، قتل، غارت و خونریزی» و «به عقب انداختن، معوّق گذاشتن و خسارت‌های غیر قابل جبران را بر جامعه تحمیل کردن» را انتخاب کنیم. باید راه منطقی و عاقلانه را برگزید که هم عقل و عدل بر آن حکم می‌کند و هم عقل و شرع بر آن نظر دارد.
یکی دیگر از چالش‌هایی که بعضی از افراطیون امروزه برای کشور ایجاد کرده‌اند، حرکات ناشایست خیابانی و تظاهرات‌ها در جمع‌های کوچکی است که علیه آقای دکتر ظریف شکل می‌دهند. می‌خواستیم نظر حضرت‌عالی را هم درباره شخصیت خود آقای ظریف و هم نسبت به دلایل این هجمه‌ها و نتایجی که متوجه کشور خواهد کرد، بدانیم.
بنده معتقدم که ما همچنان به گفت‌و‌گو در داخل کشور نیازمندیم. باید نظرات افراد را کنار هم قرار دهیم، ادله و براهین را بشنویم و بعد یک تصمیم منطقی را براساس یکی از این سه گزینه داشته باشیم. زدن حرف‌های تهدیدآمیز، فحاشی، بی‌احترامی و توهین کردن در فرهنگ غنی ایران و اسلام معنا ندارد. کسانی که براساس تحریکات سیاسی دست به چنین اقداماتی می‌زنند، فردای آن روز باید خودشان را ملامت کنند؛ زیرا تلاش‌ها و کوشش‌های جناب آقای ظریف در طول این سال‌های متوالی تحت نظر مقامات کشور به‌درستی انجام شده و نتایج بسیار ارزشمند و ستودنی هم داشته است. این تلاش‌ها و نتایج آنها در تاریخ نیز ماندنی است.
تلاش‌های جناب آقای ظریف در جهت منافع ملی، مصالح اسلامی و مصلحت کشور اسلامی ما است. همه خیرخواهان، ناصحان، درست‌اندیشان، عاقلان و فکوران جامعه این اقدام جناب آقای ظریف و هم‌فکران ایشان را می‌ستایند و اقدام ایشان را تاریخی و ماندنی خواهند دانست.
همگان این اقدامات را در مسیری تحلیل می‌کنند که بتواند جامعه را از این بحران‌هایی که ایجاد شده، نجات بدهد؛ هم مسأله جنگ را از جامعه دور کند و هم به تعویق افتادن منافع و مصالح امت اسلامی برطرف کند. در حقیقت، الآن ایشان دارند تلاش می‌کنند که این اهداف را تأمین کنند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.